عروسک ملوسکم عروسک ملوسکم ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
شروع زندگي من وباباششروع زندگي من وباباش، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آشنايي من و باباشآشنايي من و باباش، تا این لحظه: 23 سال و 7 ماه سن داره

عروسک ملوسک

در انتظار بهار ....

1392/10/27 18:33
نویسنده : دلسارا
175 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر حرف زدن درباه عید عالیه

وای تصور عید آینده چقدر لذتبخشه ... با تو بودن ... تازه عید معنی عید رو میگیره . اینکه باید در بالا ترین نقطه سفره هفت سین رو بچینیم . تو اونموقع به لطف خدا توی 9 ماه هستی . میخوای دست بندازی تو سمنو و سفره رو غارت کنی . حرکت ماهی ها برات خیلی جالبه . میخوای دست بندازی و قرآن رو از دست بابا بگیری .... میخوای خیلی شیطون باشی .... خیلی ... خیلی ... خیلی ... وای میخوای با تخم مرغ ها چیکار بکنی ؟ هان ؟ میشه با وجود تو خونه تکونی کرد ؟ او... چه لباسای گل منگولی تنت کنم وبریم خونه مامان بزرگ ها و خاله ها ... ای جون دلم .... چقدر عیدی میخوای جمع کنی ... وای زبون باز میکنی و یه چیزایی می گی ...چقدر عید امسال بهمون خوش میگذره عزیزم . تو میخوای بشی گل سرسبد خانواده ها و ما با وجود تو چقدر خوشبختیم . 

 رفتم تو رویا ... تو ابرها ... مست شدم ... تصورش هم حتی لذت بخشه وای به حال واقعیتش ...خدایا خدای مهربون بخاطر همه چیز ازت ممنونم.  لذت وجود تو چند برابر میشه . دخترم ... بیصبرانه منتظر اومدن عید آینده هستم . روز شمار گذاشتم . 

 

*** مریض هستی . نمیخوام درموردش بنویسم ...........ناراحت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

دوست
27 دی 92 19:03
پس پیشاپیش عید مبارکه!!! نکنه دلسا خانم سرما خورده!؟ ایشالله زودی خوب میشه و شیطونی میکنه....
دلسارا
پاسخ
با تشخیص به موقع ماشی زود بردیمش دکتر و تشخیص شروع سرماخوردگی رو داد. اما دندوناش هم خیلی اذیت میکنه . مرسی از تو دوست عزیزم
مروارید
28 دی 92 0:12
ناراحننننننننننننننننننننننننننننم! دلسای خاله چی شده؟ دلواپست شدم خاله! ان شا... زود زود خوب خوب میشی یه بار دیگه هم ناراحننننننننننننننننننننننننم! کاشکی ما هم تو این بحث داغ شرکت می کردیم اگه اینطور می شد با وجود ما کیفتون چند برابر می شد ها!!! بالاخره ما هم قضای این تفکراتی رو که فرمودین به جا آوردیم و لحظه لحظه اش رو واسه خودمون متصور شدیم! آی حالی بردیم که نگوووووووووووووووو خودمان به خودمان بارک ا... گفتیم به خاطر این همه قدرت تخیلمان در ضمن تا یادم نرفته تبریکات ویژه ما را به خاطر کسب توانایی در خوردن انگشت پای مبارک پذیرا باشید این کار در قدیم معنای خاصی می داده و آن هم اینکه می گفتند وقتی بچه ای این کار را انجام می داده یعنی اعلام می نموده که پشت سری رو می خواد (منظور همون بچه بعدی می باشد) البته پیش خودمان بماند بهتر است خاله نکند که این مامان جنابعالی با تدبیر خود مانع خاله شدن مجدد ما گردد!!
دلسارا
پاسخ
مرسی خاله متخیل ما............. اگه دلسا منظورش این باشه باید شصت پاش رو جیز کنم که دیگه نخوره
خاله بهنوش و مهران
28 دی 92 2:30
آخخخخخ که چه عیدی بشه خاله جون...حتما عید دیدنی خونه ما هم بیاین ها لپ گلی خاله... حتما داری میای عیدی هات رو هم بیار خاله جون که با مهران و عمو رضا بشماریم شون برات... سارا جونم باورت میشه یاد عید و بهار می افتم انگار دوباره میخوام متولد بشم و هررررررررری دلم میریزه... ایشالله زودتر خوب خوب بشی دل دلکم...
دلسارا
پاسخ
بهنوش جونم وقتی راجع بهش صحبت میکردیم من واقعا لذت بردم . ... چقدر خوب بود بحثمون ... حیف که این دلی بیدار شدو نذاشت ادامه بدیم ... وگرنه تا صبح حرف کم نمی اوردیم
آیسان مامان ماهان
28 دی 92 13:11
سلام دوست جونی،هم اکنون نیازمند رای سبزتان هستییییییییمبیاید به خوشگلترین نی نی رای بدین لطفا...اینم آدرسhttp://biadelam.niniweblog.com/ خاله اومدیاااااااااااااااااا
دلسارا
پاسخ
اومدم خاله
زهره
28 دی 92 13:19
اول از همه خیلی ناراحت شدم انشاالله که دلسا گلی همیشه خندان باشه و سلامت موفقیت جدید خوردن شست پات مبارک خاله جون وای سارا نمیدونی هر لحظه که داریم به سال نو نزدیک میشیم سرمست میشم از تصورش همه روزا با وجود این نازنینا شیرینه چه برسه به عیدش امسال بهارمون با وجود این گلهای زندگیمون چقدر لذت بخش خواهد شد انشاالله خدایا مهربانیت را شکررررررررر همه چیز قشنگه الا خانه تکانیش که با این وروجکا به نظرم محاله
دلسارا
پاسخ
با قسمت خونه تکونیش کاملا موافقم . محالهههههههههههههههههههه
باران و بنیتا
28 دی 92 14:04
واقعا لذت بخشه بودن در کنار این عزیزان تصور چهاردسته و پارفتنشون کنار سفره هفت سین و با لباسهای رنگارنگ ..نقل مجالس بودن ....عیدی گرفتن ....مافرتهای سه نفره ... اینهاست که به آدم امید و آرزو زیستن ویده ... انشاالله که همیشه سالم و سلامت باشند ...
دلسارا
پاسخ
بعله........... فندق های ما نقل مجالس میشن خاله جون ...
ملیحه
28 دی 92 15:35
انشالله که یه سرماخوردگیه کوچولو باشه خاله جون و زود زود خوب شی.
دلسارا
پاسخ
خاله جون شروع سرماخوردگی بود . خدا رو شکر زود به دادش رسیدیم . مرسی
خاله پونه
28 دی 92 16:55
وااااااااااااای خاله سارا اونقدر زیبا توصیفش کردی که منم از امروز روزشمار میذارم چقدر دلم میخواد زودتر عید بشه با دخملم که پیرهن توری پوشیده بشینیم سر سفره هفتسین.کلی امسال عیدی میگیرن خدایا شکرت چه لذتی داریم با وجود این خوشگلا دلسای عزیزم ناراحت شدم خاله جونی مریض شدی زودتر خوب شو عزیزم
دلسارا
پاسخ
پیش به سوی عید زیبای 93 . پیرهن تورتوری رو خوب اومدی
خاله الهه
28 دی 92 22:27
خاله نبینه مریض شدی دخترکم.انشاالله زود خوب بشی مامانت راست میگه عید امسال واقعا عیده....واقعا . میدونستی من عاشق این شصت خوری هام...میام می خورمتا
دلسارا
پاسخ
مرسی خاله جونم . بهترم . تو بیا منو بخور مامان من هم میاد شاهزاده شما رو میخوره
سارایی و آرشیدا!
29 دی 92 13:24
وای فداشون بشم تصورشم دلچسب عزیزم خدا همشونو نگهداره صد تا عیدو ببینن!
دلسارا
پاسخ
انشااله خاله جون